برای مردی که می گفتند صدایش بی احساس است ولی خودش،
بعضی ها را هرچقدر هم که دیر به دیر ببینی، دور هم که باشند، باز وقتی غصه دارند انگار خودت غصه دار شده ای!
دلم می خواهد همیشه آن لبخند محو روی صورتت باشد و با خیال راحت حرف های فلسفی بزنی و بعد بی خود و بی جهت با پیرمردهای غریبه چاق سلامتی کنیم و من بوی سیگاری را بگیرم که همه اش را خودت تنهایی دود کردی و هی من را به سرفه انداخته ای . دور هم که باشی، حتی اگر نبینمت ولی گمان نکنم بشود غصه هایت را نادیده گرفت.
خواهش می کنم همیشه خوب باش.
۳ نظر:
با منی؟:دی
من که سیگاری نیستم:دی
دورم که نیستم .فوقش کاشونم :)))
برای بعضی ها که خیلی عزیزند آره همینه که نوشتی...
انگار که غصه هاشون غصه های خودت باشه
چه هم حسی شیرینی..
دوری ها،ندیدن ها،نشنیدن ها،نخوندن ها وحتی نبودن ها هیچوقت دلیل ترک این حس شیرین نمیشن.اونم باخاطرات جزیی خاص(بوی سیگار)که همیشه به خاطرمون چسبیدن
مرسی بخاطر یاداوریش..
ارسال یک نظر