۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

یکی از ما دو نفر

دیدن تهمیه میلانی توی صفحه مانیتور وقتی عصبانیتش رو کنترل می کرد، من رو به فکر وا می داره. نه به خاطر این که از حیث حرفه ای بخوام حق رو به میلانی بدم (چرا که من اصلا فیلم رو ندیدم نمی تونم قضاوت کنم) به خاطر این که جدال فراستی با میلانی نه بر سر ساخت حرفه ای یک فیلم سینمایی است نه بر سر طرح داستان و دیالوگ ها، فراستی هم مثل غالب مردم نمی خواست بپذیره که جامعه امروز ما دچار حالتی از بی اخلاقی شده که حتی اگر شخصا دچارش نباشیم در ایجادش بی تاثیر نیستیم. هر کدوم از ما در ایجاد این شرایط برای اجتماع امروز ایران مقصیریم.
اگر دختری یا پسری اصول اخلاقی رو زیر پا می گذاره من هم مقصرم به عنوان یک دوست، به عنوان یک هم کلاسی، به عنوان یک معلم، به عنوان ناظم مدرسه به عنوان مسئول حراست دانشگاه به عنوان رئیس دانشگاه به عنوان وزیر و به هزاران عنوانی که می شود نام برد.
بله آقای فراستی می شود نشست و پا رو پا انداخت و چنگ انداخت توی خرمن ریش چند سال نتراشیده و گفت فیلم نامه ضعیف بوده، و گفت شخصیت ها جا نیفتاده اند. ولی نمی شود جسارت یک انسان را برای به تصویر کشاندن همین شخصیت های به قول شما ضعیف داستان منکر شد. همین که یک نفر بلند شود بگوید آهای مردم نگاه کنید که این واپس زدگی های جنسی توی ایران دارد جامعه را تبدیل می کند به یک جنگل به تمام معنا همین یعنی جسارت، همین یعنی این که می شود دید و ساکت ننشست. 

۲ نظر:

ناشناس گفت...

جدا جالب بود، آخرش باحال بود که گفت آقای فراستی من هیچ آینده ای برای شما نمی بینم :)
اینکه میلانی می گفت به خاطرنبودن بستر مناسب تو ایران, روابط سریع به خونه کشیده میشه و بعدم بحث خونه های امن پیش میاد به نظرم درسته ، از همه مهمتر اینکه میگفت هممون عقده ای هستیم ؛)

solmaz گفت...

kheyli bad bood yeki az badtarinha.