صفحات
صفحهٔ اصلی
داستان های نقره ای
شعرهای نقره ای
۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه
New Life
چه با شکوه آغازیست
وقتی پایانش آسمان را به رگبار نور ببندند.
خوشه خوشه،
رنگ به رنگ.
می شود نور را
میان سیاهی چشم های تو تجربه کرد.
۳ نظر:
شب نویس
گفت...
دلم می خواد وبلاگمو بخونین و نظربدین.
۱۷ دی ۱۳۸۹ ساعت ۲:۵۸
Unknown
گفت...
چشم.
۱۷ دی ۱۳۸۹ ساعت ۳:۱۴
ناشناس گفت...
ولی چشای من قهوه ای هستنااااا
۲۲ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱:۳۱
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
دلم می خواد وبلاگمو بخونین و نظربدین.
چشم.
ولی چشای من قهوه ای هستنااااا
ارسال یک نظر