دیروز ظهر بعد از ناهار داشتیم بر سر موضوع خرد جمعی بحث می کردیم که یک دفعه مرد جوان کنار من ( که البته من فکر می کردم توی حال و هوای خودشه و به حرفهای ما گوش نمی ده ) با صدای بلندی گفت " نه این جا نمونین!" همه ایستادیم و با تعجب نگاهش کردیم، ادامه داد " منظورم اینه که شما که با درک اولیه موضوع مشکلی ندارید، دارید؟ "
بعد از جمله " نه، اینجا نمونید " ایشون ما چیزی در حدود یک ربع ساعت یا بیشتر توی همون نقطه ایستادیم و بحث کردیم. شاید اگر با این جمله بحث رو ادامه نمی داد ما به قدم زدن ادامه می دادیم، و من به این فکر افتادم که آیا اصل بر برائت است؟
۴ نظر:
نتیجه فلسفی: خرد جمعی اینقدر مهم است که بعد از غذا باید حتما روی آن فکر شود. خصوصاً در مورد خانمها.
نتیجه اخلاقی: فالگوش ایستادن خیلی کار بدی است و مادران باید آنرا در طفولیت به فرزندان خود یاد بدهند تا وقتی خرس گنده میشوند به حرفهای مهم خانمهای مهم یواشکی گوش ندهند.
نتیجه جامعه شناختی: هرگز اطرافیانت را دست کم نگیر. هرچند که بظاهر ساکت باشند.
نتیجه علمی:اوضاع جامعه خیلی خیلی بیریخت است!
نتیجه روانشناختی: بخارات پایین ملت زده بالا!(مطب روانشناس مذکور اطراف میدان کهنه است!)
نتیجه سیاسی:اگر میخواهی تو نخ دیگران باشی اینطوری به صراحت گندش را در نیار!
نتیجه امنیتی: فردا برای ادای پاره ای توضیحات در مورد خرد جمعی بیایید سید علیخان! احتیاطاً سند منزل هم همراهتان باشد.
نتیجه سبز: دوستت دارم چون می اندیشی
درباره نتایج شما :
فلسفی اش: بله مهم است. ولی برای همه نه فقط خانم ها.
اخلاقی اش : ایشون فالگوش نایستاده بود، بنده فکر می کردم توی عالم خودش مانده.
جامعه شناختی اش: بنده هیچ وقت اطرافیانم رو دست کم نمی گیرم.
سیاسی اش : هیچ گندی در نیامده .
ممنون از نتیجه گیری شما ولی گویا من این بار اصلاً خوب ننوشته ام که اینقدر شما را دچار کج فهمی کرده ام.
آی گفتی از "خرد جمعی" که سرمنشاء خیلی از مشکلات ماست تو این مملکت...
اعتراف:هر وقت نوشته ها رو نمی فهمم ،می گم حتما خوب ننوشته!(خیلی وقت بود اعتراف نکرده بودم ها...)
پ.ن:شاید هم اینبار واقعا خوب ننوشتین یا شاید هم کم نوشتین...
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود.
یلدات مبارک.خوش بگذره.
ارسال یک نظر