۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه

هزار تویی است این زندگی!

برای فرسودگی :

موافقم . با خیلی از حرفهایی که زدی موافقم با خیلی هاش هم نه.

آدم ها اصلاً برای این آمده اند که گاهی بی خود به انتها برسند و شاید دلشان بخواهد برای کسی درد دل کنند که انگار تنها کسی است که فکر می کنند هر گز غم به دلش نبوده انگار وظیفه اوست که حلش کند یا شاید هم آدم ها آن یک نفر را انتخاب می کنند چون با غم آشناست یا شاید هم آدم ها یک درد آشنا پیدا میکنند. شاید هم اصلاً حسودی شان می شود می خواهند ناراحتش کنند. گاهی هم آدم ها دلشان میخواهد جا بزنند که غم دارند. و به قول تو این حق آنهاست.

آدم ها غریب ترین موجودات عالم اند . بعضی شان حتی وقتی قرار سینمای آخر هفته را ردیف می کنند خدا خدا می کنند آخر هفته برایشان نرسد! یا حتی شاید بعضی وقت ها دلشان بخواهد غذای مورد علاقه شان توی گلویشان گیر کند و بمیرند آدم ها چاره ای ندارند باید زندگی کنند چون اگر زندگی نکنند دیگر آدم زنده نیستند.

همین که یک نفر تو را از بین این همه آدم زنده برای غرولند انتخاب می کند، خودش یعنی این که تو هنوز زنده ای. هزار تویی است این زندگی!

۵ نظر:

ناشناس گفت...

سلام عزیز
من کی بیام فیلم هامو بگیرم

Unknown گفت...

اگه لیلایی که هر وقت دوست داری بگو تا برات بیارم به شرط ایران کلباسی البته دو نقطه دی ! امروز عصر بهت م یزنگم البته اگه لیلایی. جداً انتظار میره که من علم غیب داشته باشم نه؟

ن. و. گفت...

شاید بهتر بود به همان پست لینک می دادید که خواننده تان سر در گم نشود...

در این مواقع باید چه کرد؟ وقتی کسی پاسخ پستتان را در پست وبلاگ خودش می دهد؟ تشکر؟ پاسخ؟ بحث؟

به هر حال متشکر از توجه و لطفتان...

Unknown گفت...

خواننده ها مگه سر در گم شدند؟
در این جور مواقع باید جواب رو خووند .

Hassan گفت...

موافقم.