۱۳۹۳ مهر ۵, شنبه

کار بلدهای خیلی چیز دان!

نمی فهمم چی باعث شده نتونم مثل گذشته بنویسم. خستگی روزانه یا تازگی شهر یا غریبی زندگی که هنوز برایم تازه است. هنوز مثلن نمی دانم شبها چطور بخوابم که راحت تر باشم. فکر نکنید این یک مسئله ی ساده است. آدم ها مدت ها طول می کشد که بفهمند مثلن از کدام طرف بروند توی تخت خواب تا مناسک خواب درست انجام شود. هنوز دارم تست می کنم چطور صبحانه بخورم. چطور مواد غذایی مورد نظرم را پیدا کنم. کدام فروشنده قابل اطمینان است و کدام اهل انداختن قیمت هاست. هنوز باید پی چیزهایی بگردم.
شاید برای همین است که وقتی می خواهم یک چیزی بنویسم همین طور که دارم می نویسم احساس می کنم یک زهرای دیگری از درونم بیدار شده و دارد مثل احمق ها کلمات را ردیف می کند.
امروز وقتی از خرید برگشته بودم، داشتم به عادت معهود، روزهای هفته ای که گذشت را مرور می کردم، که چه کردم و چه دیدم و چه خواندم و چه گفتم و چه شنیدم. یک لحظه به ذهنم رسید چند بار در این پنج شش روز به این باور رسیده ام که آدم هایی که زیادی درس خوانده اند، بهتر است بنویسم، آدم هایی که فقط درس خوانده اند، ممکن است انسان های موفقی باشند ولی الزامن انسان های بالغی نیستند.
این را شاید آدم وقتی خوب می فهمد که محیطش را عوض می کند، مثلن من اگر همان دانشگاه سابق می ماندم شاید چون آدم ها را بهتر می شناختم، شاید چون می دانستم با که باید وقت گذراند و با که نه، این باور مثل سیلی مدام به صورتم نمی خورد. آدم ها گاهی ( آدم های ایرانی حداقل) بیش از آن که بالغ شود مسن می شوند و این چیزی ست که شاهدش را من بار ها و بارها توی روزهای گذشته  دیده ام، وقتی فلان کسک که مثلن بناست تا چند ماه دیگر نه یک سال دیگر برود توی یک دانشگاهی و بشود استاد دانشگاه، بشود کسی که بناست تریبون سخن وری را به دست بگیرد، و هنوز الفبای گفت و گو را بلد نیست، هنوز یاد نگرفته دنیا به اندازه همه جا دارد و هیچ کسی بنا نیست جای کس دیگری قرار بگیرد.
تا به امروز می توانم به جرات بگویم بیش از نیمی از دانشجویان ایرانی دانشگاه ما، آنهایی که دیده ام، مشکلاتی از این دست دارند. به جای آن که به هم دل گرمی بدهند امید را از هم می گیرند مبادا کسی مثلن فردا بخواهد جای آن ها را بگیرد، چرا که آن ها خیلی خیلی به کار خودشان وارد هستند و باقی همه اضافی اند.

در روزهای آتی راجع به هم آفیسی هام به شرح و تفصیل خواهم نوشت. 

هیچ نظری موجود نیست: