نمی دانم اصفهانی
بودن است یا چه که این روزها هرچه سری به اخبار می زنم یک موضوع نظرم را جلب می
کند، اعترض کشاورزان اصفهانی.
مردمان زیار چند روز
پیش یک لوله حاوی آب را که به سمت شهر یزد می رفت شکستند و آب به آسمان رفت و
پایین ریخت. اتفاق به همین سادگی ها نبود، چند اتوبوس را هم آتش زدند و نمی دانم
دیگر چه کرده اند. از آن طرف مردم یزد که چشم به راه همین آب لوله کشی شده بودند
بی آب شدند و برای آب آشامیدنی پشت سر تانکر های آب صف کشیدند تا آب بخرند.
در باب این مسئله امروز
چند مقاله خواندم، آن چه من را ترغیب به نوشتن کرد یک نکته مهم است، ما زمانی به
قضاوت چنین واکنش هایی می نشینیم یک مسئله ی مهم را فراموش می کنیم و آن این که
عملکرد مورد نظر توسط چه قشری از جامعه سر زده؟! آیا ما با کشاورزان سر و کار
داریم یا مهندسان کشاورزی؟! با کارخانه داران مواجهیم یا کارگران؟
کشاورزان اصفهان و
شهرستان های متبوعش چند سالیست به خاطر کم آبی در مضیقه هستند، تامین آب برای آن
ها به این سادگی ها نیست که ما توی مقاله های خودمان می نویسیم. اگر بود تامین می
کردند چون آب در کنار زمین تنها وسیله ی امرار معاش آن هاست. امرار معاش هم که حتمن همه می دانیم یعنی چه!
قدر مسلم عده ای راه کار اولی را انتخاب کردند ولی چنان چه شاهدیم عده ای هم
راهکار دوم را، به نظر من این کار توجیه پذیر است که کشاورزان شهرستان زیار چند
قفره اتوبوس را هم آتش بکشند، برای این که بیشتر دیده شوند، اتفاقی که توی چند سال
گذشته هرگز نیفتاده ( ولی هرگز این گونه توجیهات دال بر صحه گذاشتن بر چنین واکنشی
نیست ).
۱ نظر:
D:
ارسال یک نظر