۱۳۹۱ اسفند ۱۸, جمعه

International women's day


می خواهم خیلی ساده راجع به روز زن چیزهایی بنویسم. ولی خب می بینم خیلی هم ساده نیست. افرادی که این نوشته را می خوانند (اگر دو جنسه ها را در نظر نگیریم) یا مرد هستند و یا زن، اگر مرد باشند شاید من چندان حالشان را درک نمی کنم چنان که هم جنسان خودشان ولی اگر زن باشند، حتی اگر ایرانی هم نباشند یک وقت هایی توی زندگی شان بوده که یک آن احساس کنند واقعن جنس دوم هستند!؟ آیا برای این که یک زن هستند قضاوت می شوند؟ من این را بارها و بارها حس کرده ام این جور وقت ها آدم نمی داند باید بنشیند و یک دل سیر برای خودش گریه کند یا این که بی خیال این جور حرف ها بشود و بزند و به در بی خیالی و هی بی خیالی پشت بی خیالی. یک وقت هایی هم هست که آدم نه گریه پیشه می کند و نه بی خیالی و آن وقت ها همان لحظه های طلایی زیستن اند. هر چند، اگر پیش از این نگریسته باشی، اگر پیش از این بی خیالی را تجربه نکرده باشی شاید هرگز این گونه مبارزه کردن را نخواهی فهمید.
نیازی نیست که برای زنان روز بزرگداشت تعیین کنیم. نیازی نیست برایشان دسته گل بفرستیم یا مثلن امروز را کمی مهربان تر باشیم. فقط نیاز است همیشه فکر کنیم همان قدری از زیستن حق دارند که مردان. 

۱ نظر:

-- -- -- گفت...

تکبیر.....!